به گزارش مهر؛ مسعود بهبهانی نیا نویسنده مجموعه تلویزیونی «کیمیا» گفت: هر مجموعه ای ابتدا با هدف سرگرمی تولید میشود و کیمیا هم توانست به مدت ۵ ماه مخاطب را با خود همراه کند. سرگرم کردن هر شب مردم در طول پنج ماه کار آسانی نیست مخصوصا اگر داستان آن بخواهد با نگاه به حوادث و تحولات اجتماعی سال های اخیر حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
وی افزود: اولین نتیجه این سریال علاوه بر درگیر و سرگرم کردن نسلهای مختلف، بحث هایی بود که هم بین مردم و هم در فضاهای مجازی حول موضوعاتی همچون انقلاب، دفاع مقدس، شکل ارتباط نسل قدیم و جدید، خانواده، طلاق و حتی اشتباهات کیمیا مطرح شد. این بحث و گفتگوها در شرایطی که فرهنگ ما از نبود گفتمان اجتماعی رنج میبرد، قابل اعتنا است.
بهبهانی نیا درباره تاثیرگذاری شخصیتهای مجموعه «کیمیا» گفت: خوشحالم کاراکترهای روی کاغذ جان گرفتند و برخی از آنها حتی از قصه بیرون زده و وارد زندگی مردم شدند به طوریکه در گفتگوهای مردمی متوجه میشویم از کیمیا و خانواده اش مرتبا مثال میزنند یا برخی برای شخصیتی همچون آرش احساسات به خرج میدهند و فراتر از قصه برایش داستان پردازی میکنند.
این نویسنده درباره روند قصه این مجموعه گفت: طرح اولیه بر مبنای حوادث و ماجراهایی بود که حول محور شخصیت اصلی داستان شکل گرفت که دختری از نسلی معترض و آرمانخواه است به همراه خانوادهاش به مرور با چالش هایی روبرو میشوند و مخاطب را با خود همراه میکنند.
وی ادامه داد: «کیمیا» در ابتدای قصه دختری کنجکاو و حقیقت طلب و آرمانگراست که با مسایل اجتماعی مسئولانه برخورد میکند و به همین سبب دچار گرفتاریهایی میشود اما هرچه جلوتر میرویم و به زمان معاصر نزدیک میشویم افت و خیزهای کمتری در روایت های پرهیجان اجتماعی میبینیم و به زندگی شخصی کیمیا نزدیکتر میشویم.
نویسنده مجموعه «ترانه مادری» درباره انتقادهایی که به نواقص ظاهری کار وارد شده و باعث دیده نشدن موضوع اصلی میشود، گفت: برخی نقدها از سطح عبور نکردند و تنها درگیر ظواهر شدند در صورتی که سینما و تلویزیون یک هنر جمعی و گروهی است و فیلمنامه جزئی از یک کل است. اگر هر یک از بخش ها مثل گریم، دکور، بازیگری و عوامل دیگر آنطور که باید عمل نکنند بر حاصل کار سایرین تاثیر میگذارند و در نهایت خروجی گاهی دچار نواقص میشود اما محتوای اثر که ناشی از داستان، شخصیت پردازی و ماجراهای انتخاب شده از دل تاریخ است، اهداف و لایه هایی دارد که معمولا نقدهای خوب سراغ کشف و بازنمایی آنها میروند.
وی گفت: در «کیمیا» به دنبال بازآفرینی نقش زن در تاریخ معاصر بودم. به نظر من پرداختن به نقش و جایگاه زن در جامعه یکی از ضرورتهای عصر امروز به حساب میآید چرا که در این زمینه کم کاری و غفلتی بزرگ صورت گرفته است. در ترسیم چهره یک زن دو وجه از ویژگیهای واقعی و ایده آلی در هم تنیده میشود. به عبارتی هم تصویری از آنچه زنان بوده اند ارائه میشود و هم نیازهای زن امروز در ارتباط با جامعه لحاظ میشود.
این نویسنده درباره واکنشهای اجتماعی گفت: برخی نقدهایی که در فضای مجازی دیدم به ویژه آنها که از سوی برخی دختران امروزی مطرح شده بود واکنش نسبت به ایفای حقوق زن در داستان بود. برخی حتی کتک زدن مرد را مجاز میشمردند و به آرش قصه در دروغ گویی و پنهانکاری و رفتار نامناسب با کیمیا حق میدادند و این نشانه فرهنگ ستم پذیری تاریخی است که در فرهنگ ما نهادینه شده و متاسفانه به غلط از آن به عنوان صبوری و مدارا یاد میشود.
بهبهانی نیا تاکید کرد: نکته با اهمیت دیگر اینکه نسل جدید، آرمانخواهی و نسل آرمانخواه را نمیشناسد و آدمهایی همچون کیمیا و پیمان برایشان غریبه است. وقتی جوانان احساس میکنند کاراکترهایی که برای اهداف بزرگ، زندگیشان را به خطر میاندازند دور از ذهن هستند و نمیتوانند با این ویژگیهای اخلاقی ارتباط بگیرند زنگ خطری است که باید جدی گرفت. متاسفانه نسل امروز با جوانان دهه ۵۰ تفاوتهای فاحشی دارند و ارزشهایی را از یاد بردهاند که بیش از هر چیزی حکایت از شکاف عمیق میان دو نسل دارد.
وی در پایان گفت: اگر کیمیا را برآمده از نسل آرمان خواه و انقلابی بدانیم، آرش و پیمان دو جهت متضاد برای ادامه مسیر این حرکت اجتماعی است. آرش ثمره پدری چون مشفق است که روابط و روش هایش بر اساس دروغ و تزویر و ریاکاری و دسیسه و رشوه بنا شده در حالیکه پیمان سمبل وفاداری به ارزش های اخلاقی و انقلابی است. جدایی کیمیا از آرش هم ناشی از همین تفاوت دیدگاه ها و ویژگی هاست. دو دنیای متفاوتی که هرگز تناسبی با هم ندارند.
نظر شما